بهمن 1396
کارها و کاراکترهای خلق شده توسط ایرج پزشکزاد رو واقعی ترین و نزدیک ترین از نمونه های مشابه در ادبیات کشور می دونم. حتی ضعف های دراماتیک اثرهاش منطبق با زندگی خودمون هست با همون بی منطقی های معمول و سورپرایز های فراوان، ولی معمولا مجبور به بازنویسی یا دراماتورژی مجدد اثرهاش برای اجرا شدم؛ چون هم بیشتر اونها به صورت داستان یا رمان نوشته شده، هم گرفتن مجوز برای اجرای اثرهای ایشون تقریبا غیر ممکن هست و هم عادت دیداری و شنیداری مخاطب به سمت آثار موجزتر با پیوستگی های دراماتیکی بیشتر متمایل شده است.
پنج سال پیش و بعد از خوندن یکی از کارهاش، تقریبا همه آثارش رو با زحمت تهیه کردم و خوندم و لذت بردم.
تمام تلاشهای چند ساله م برای دستیابی به این گوهر مهاجرت کرده از وطن ناکام مونده و دستم خالی و خرما بر نخیل. از همینجا بهش درود می فرستم و قلمش رو می بوسم.
درباره ال ای یا همان خانواده نیک اختر برای من تجربه ای لذت بخش بود، هر چند در تلاش برای اجرای مجددش اتفاقات تلخی رقم خورد.
پسرحاجی باباجان که در ایام هجرت نویسنده مرقوم شده هم مشابه خانواده نیک اختر مملو از اشاره و تاکید برای تفاوت های فرهنگی مهاجران ایرانی و ایجاد موقعیت های کمیک است، اما چیزی که علاقه من رو برای اجرای اثر بیشتر کرد، پرداخت شخصیت حاج علی میرزا ست و تناقض ها و شارلاتانیسم بین افکار و رفتار او. تو این اثر مجبور به وارد کردن یک شخصیت در کار پزشکزاد شدم تا بتونم تاکیدهام در اثر رو برجسته تر نشون بدم. تمام سعی م رو با توجه به امکانات و بضاعت های گروه کردم که تو اجراخوانی ابتدا بتونم تماشاگر رو سرگرم کنم، بعد بهش تلنگر بزنم.
شنبه پنج اسفند 96 ساعت ۱۸ موسسه_بهاران