در عصر حاضر آلودگیهای مختلفی گریبان بشر را گرفته است، شاید مصطلحترینشان آلودگی هوا، آلودگی صوتی و آلودگی آب باشد. اما من میخواهم راجع به آلودگی دیگری صحبت کنم که سالهاست گریبانگیر ماست؛ آلودگی ایدئولوژیک .
در عصر حاضر آلودگیهای مختلفی گریبان بشر را گرفته است، شاید مصطلحترینشان آلودگی هوا، آلودگی صوتی و آلودگی آب باشد. اما من میخواهم راجع به آلودگی دیگری صحبت کنم که سالهاست گریبانگیر ماست؛ آلودگی ایدئولوژیک .
آلودگی ایدیولوژیک زمانی بوجود میآید که یا افراد ایدئولوگ در راس امور قرار بگیرند یا ایدئولوژی افراد چربش بسیاری نسبت به بقیه ارکان زندگی داشته پیدا کند و شخص یا اشخاصی سعی کنند تمام موارد از حقوق بشر تا مسائل محیط زیستی را ابتدا از صافی ایدئولوژی خود عبور دهند، بعد به کار ببندند.
در کشورهای عمدتا توسعه یافته یا در حال توسعه عموما این معضل در محدوده فرد، خانواده یا نهایتا دسته و گروه محدود میشود. برای مثال می توان به فرقههایی چون « فرقه داوودیه » به رهبری دیوید کورش اشاره کرد که در دهه پنجاه و شصت سروصدای بسیاری در آمریکا به پا کرد و با پایان تراژیکی همراه بود.
اما در جوامع توسعه نیافته مانند کره شمالی، عربستان، کوبا ، عراق ، افغانستان ، ایران ... این نوع آلودگی گریبان کل کشور را می گیرد، چون منبع آلودگی فراتر از یک شخص یا یک گروه شهروندان است.
در کشورهای ایدیولوژی زده، تمام ارکان کشور به دلیل آلودگی مسئولان، رهبران و حتی قوانین اساسی به ایدئولوژی، تارو پود جامعه دچار مشکل میشود. عمدتاً این کشورهای مبتلا دچار مشکلهای عدیده فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هستند. آلودگی ایدیولوژیک بیشباهت به بیماری سرطان نیست، چون آهسته آهسته تمام اجزای جامعه را در بر گرفته و درنهایت موجب مرگ آن میشود.
به عنوان مثال، آلودگی ایدیولوژیک باعث تغییر فاکتورهای شایسته سالاری اجتماعی از دانش و مهارت و تخصص، به وفادارای و اعتقاد به ایدیولوژی و رهبر ایدئولوژیک میشود.
حقوق شهروندی و اجتماعی به طبقه بندی اجتماعی رسیده و در زمینههای اقتصادی و فرهنگی طبقه بندی های خطرناک به وجود میآورد. حاکمیت ایدیولوژی نوعی برتری کاذب در جامعه به وجود میآورد که در نهایت باعث بروز چیزی شبیه آپارتایت اجتماعی میشود.