وقتی در مرداد ۱۳۶۰ اعلام شد: «جاسوسی برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است...» اتوماتیک جرقه ای زده شد که ادامهش کماکان در کشور آتش افروزی میکند.
«هنگامی که جامعهای به دروغ گوییِ سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، "صداقت" به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوینده حقیقت، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد یک کنشگر سیاسی محسوب می شود! در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به تشکیلات دروغ می پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید !»
هانا آرنت | حقیقت و سیاست
دروغ، یکی از خلصتهای همواره نکوهیده بشر، مانند دزدی، قتل... است که مبتنی بر اخلاق بوده و هیچگاه تردیدی در ضدیت آن با اخلاق نبوده است. گفتار هانا آرنت در کتاب حقیقت و سیاست به روشنی نشان می دهد که حکومت دروغ در کشور، سرنوشت سیاست و سیاست ورزان را به کدام سمت می کشاند. بخواهیم یا نخواهیم، قبول کنیم یا نکنیم این سرنوشت گریبانگیر سیاست مداران این کشور را هم گرفته است. نشان به آن نشان که از زمانی که آرام آرام وضعیت به سمتی پیش رفت که دروغ های کوچک تر منجر به وجود آمدن دروغهایی بزرگتر شده و دیگر همه چیز برمدار دروغ چرخید، دیگر کشور کشور نشد. کسی چه می دانست وقتی در مرداد ۱۳۶۰ اعلام شد: «جاسوسی برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است...» اتوماتیک جرقه ای زده شد که ادامهش مرتب در کشور آتش افروزی میکند.
ابتدای ماجرا به برداشتهای برخی علما شیعه از یک کلمه در یک حدیث منسوب به پیامبر اسلام برمیگردد. این علمای شیعه در ترجمه و تبین کلمه "باهتوهم" در حدیثی نقل شده از پیامبر، بین "مبهوت کنید" و "بهتان بزنید" بهتان زدن را انتخاب کرده و در ادامه بهتان و سپس دروغ را در مواردی که در ادامه خواهم گفت مباه و از آن بالاتر واجب میکنند.(شرح ساده این مبحث را تحت عنوان مباهته در ویکی شیعه بخوانید).
به عنوان نمونه محمد مومن قمی از فقهای شورای نگهبان و مسئول "امتحان اجتهاد" از کاندیداهای عضویت مجلس خبرگان رهبری، در صفحه ۲۵۲ کتاب عربی "مبانی تحریرالوسیله" خود تاکید دارد که حتی نسبت "زنا و لواط" دادن به اهل بدعت، در مواردی ممکن است!
از نمونههای دیگر تفسیر به رای در این خصوص را می توان در خاطره عطاالله مهاجرانی(لعنت الله) پیدا کرد. عطاالله مهاجرانی معاون پارلمانی رئیس جمهور وقت روایت کرده که به دنبال انتشار یک ادعا، در حاشیه جلسه ای با مدیران مسئول مطبوعات، از حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان پرسیده مبنای اتهامی که روزنامه او منتشر کرده چیست. به گفته او، آقای شریعتمداری بهسادگی پاسخ داده که اگر کسی دچار انحراف شد، میتوان به او بهتان زد! به این ترتیب در ابتدای انقلاب، منکری مباه شد که از ابتدا در قوانین اخلاقی انسان در طول تاریخ و حتی ادیان مختلف جزو موارد نکوهیده محسوب میشد.
ادامه این ماجرا زشت و اندوهناک بود! بهتان برای تخریب آنقدر آزاد شد که بسیاری از روزنامه های دولتی که کیلومتر شماری برای این عمل ناپسند نمی دیدند، هر روز به اشاعه بهتان به افراد مختلف می پرداختند.
این رویه در کشور ادامه پیدا کرد تا به یک نقطه اوج رسید. اوج این بیماری در زمان انهدام هواپیمای مسافربری اکراین رخ داد که مسئولین امر پس از ساقط کردن هواپیمای مسافربری با دو موشک، حدود سه روز این فاجعه را یک حادثه هوایی اعلام کردند. به قول یکی از هواداران چرخش کرده نظام در توییتر، بعد از فاش شدن آن دروغ دیگرهیچکس حرفهای راست حکومت را هم باور نخواهد کرد.
چند هزار سال قبل داریوش اول، پادشاه وقت امپراطوری ایران که به حرکت سرطانی دروغ در یک کشور اشراف پیدا کرده بود، از دوری سه چیز از کشور را از خدای خود طلب کرد که یکی از آنها دروغ بود: «اهورامزدا این کشور را بپاید از سپاه دشمن، از خشکسالی و از دروغ. به این کشور نیاید، نه سپاه دشمن، نه خشکسالی و نه دروغ.»
پرواضح است وقتی بیماری دروغ گریبان زمامداران یک کشور را بگیرد، چیزی بین مردم و حکمرانان از بین میرود که شرط اول و مهم بین زمامداران یک کشور و مردم آن است؛ اعتماد. اعتماد سنگ بنای ساختمان یک حکومت است و وقتی تخریب شود عاقبت این عمارت نابودی است.
کاش به هشدار «دروغ ممنوع» ۱۲ سال پیش توجه می کردید که اگر می کردید، الان اوضاع چیزی نبود که می بینید.